• 1404/02/12 - 10:05
  • - تعداد بازدید: 27
  • - تعداد بازدیدکننده: 27
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

آن‌سوی شرح‌حال‌ها؛ روایتی از مردی که کلاس را زندگی کرد

پشت هر شرح‌حال، تنها بیماری نیست؛ انسانی‌ست با داستانی منحصر‌به‌فرد. و در دل این روایت‌ها، دکتر امیر ضیایی ایستاده است؛ استادی که کلاس درس برایش صرفاً محل انتقال مفاهیم نبود، بلکه جایی برای زیستن، ساختن و به یاد ماندن شد.

348176.mp3 آن‌سوی شرح‌حال‌ها؛ روایتی از مردی که کلاس را زندگی کرد
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی ایران؛ گاهی مسیر زندگی را نمی‌شود فقط با عنوان‌ها و مدارک تعریف کرد؛ بعضی آدم‌ها، خودِ مسیرند. نه فقط به‌خاطر دانشی که آموخته‌اند و آموخته‌اند، بلکه به خاطر اثر ماندگاری که در دل شاگردانشان گذاشته‌اند. استادانی هستند که تدریس برایشان فقط انتقال مفاهیم نبوده، بلکه فرصتی بوده برای ساختن، دیدن و بهتر شدن. دکتر امیر ضیایی از همین جنس است؛ پزشکی از نسل علاقه‌مندانِ عمیق، آموزگاری از تبار ماندگارها.
 
 
به بهانه روز استاد گفت‌وگویی با دکتر امیر ضیایی کرده که خواهی خواند: 
 
 
- لطفاً خودتان را به‌طور کامل معرفی بفرمایید؛ رشته تحصیلی‌تان و اینکه چند سال است در زمینه تدریس فعالیت دارید؟
 
 
 
ـ من امیر ضیایی هستم، متخصص داخلی و فوق‌تخصص بیماری‌های غدد درون‌ریز. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران هستم و از سال ۱۳۹۲ با مرتبه استاد تمامی فعالیت می‌کنم. در مجموع، حدود ۲۹ سال است که به تدریس در دانشگاه مشغول هستم.
 
 
 
ـ در طول این سال‌ها، آیا خاطره‌ای خاص یا ماندگار از دوران آموزش و درمان در ذهنتان ثبت شده است؟
 
 
 
ضیایی: بله، خاطرات بسیاری دارم، اما یکی از به‌یادماندنی‌ترین‌ها مربوط به زمانی‌ست که برای مشاوره به بخش سی‌سی‌یو رفته بودم. درست همان لحظه یکی از بیماران دچار ایست قلبی شد. با کمک همکاران شوک دادیم و خوشبختانه بیمار برگشت. نکته جالب این بود که بلافاصله پس از بازگشت به هوش گفت: «منو کجا می‌برید؟» این جمله‌ هیچ‌وقت از ذهنم نمی‌رود، چون با وجود شرایط بحرانی، واکنشش بسیار طبیعی و غافلگیرکننده بود.
 
 
 
ـ اگر به سی سال پیش برگردیم، باز هم همین مسیر را انتخاب می‌کردید؟
 
 
 
ضیایی: قطعاً. من از همان دوران دبیرستان علاقه‌ خاصی به رشته پزشکی داشتم و همیشه آرزو داشتم که بتوانم در دانشگاه تدریس کنم. اگر به گذشته برگردم، باز هم همین مسیر را انتخاب می‌کنم؛ ابتدا پزشکی عمومی، سپس تخصص داخلی و بعد فوق‌تخصص غدد، و نهایتاً ورود به عرصه آموزش دانشگاهی.
 
 
ـ نخستین روزی که به‌عنوان استاد وارد کلاس درس شدید، چه احساسی داشتید؟
 
 
ضیایی : آن روز را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. نخستین بار قرار بود مبحث دیابت و بیماری‌های فوق کلیه را در حدود ۱۰ ساعت تدریس کنم. با اینکه آن زمان کلاس‌ها و دوره‌های توانمندسازی مثل امروز وجود نداشت، تلاش زیادی کردم تا با آمادگی کامل وارد کلاس شوم. چندین بار مطالب را برای خودم مرور کرده بودم. طبیعتاً استرس داشتم، ولی به مرور و با تجربه، اعتمادبه‌نفس پیدا کردم و امروز بدون نگرانی تدریس می‌کنم.
 
 
 
ـ اگر بخواهید یک اصل طلایی برای تدریس به اساتید تازه‌وارد توصیه کنید، آن اصل چیست؟
 
 
ضیایی: مهم‌ترین اصل این است که استاد واقعاً به آموزش علاقه‌مند باشد. آموزش از درمان سخت‌تر است. اگر کسی به تدریس علاقه نداشته باشد یا صرفاً به چشم یک وظیفه اداری به آن نگاه کند، نمی‌تواند موفق باشد. هنر آموزش هم بسیار مهم است؛ خوشبختانه امروزه دوره‌های آموزشی خوبی برای تقویت مهارت‌های تدریس وجود دارد که استفاده از آن‌ها توصیه می‌شود.
 
 
 
ـ در طول دوران تدریس، آیا خودتان هم چیزی از دانشجویان یا دستیاران آموخته‌اید؟
 
 
ضیایی: بدون تردید. آموزش یک روند دوسویه است. هنوز هم از کنفرانس‌ها، گزارش‌های صبحگاهی و حتی بحث‌های بالینی، نکات زیادی یاد می‌گیرم. دستیاران ما معمولاً مطالعه به‌روزی دارند و همین باعث می‌شود که تبادل دانش و تجربه به نفع همه باشد.
 
 
ـ و اگر قرار باشد روزی فیلمی از زندگی حرفه‌ای شما ساخته شود، ترجیح می‌دهید نام آن فیلم چه باشد؟
 
ضیایی : «سرنوشت من».
  • گروه خبری : آخرین اخبار
  • کد خبر : 348176
کپی لینک کوتاه:
کلمات کلیدی
مدیر سیستم
خبرنگار:

مدیر سیستم

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

لطفا عبارت مورد نظر را وارد کرده و کلید Enter را فشار دهید
تنظیمات قالب